هیآت مکتب الرضا(ع)شهرستان گرگان هیئت فرهنگی مذهبی مکتب الرضا(ع)شهرستان گرگان
| ||
|
جوان خیلی آرام و متین به مرد نزدیک شد و با لحنی موأدبانه گفت : ببخشید آقا! من می تونم یه کم به خانوم شما نگاه کنم و لذت ببرم؟
مرد که اصلا توقع چنین حرفی را نداشت و حسابی جا خورده بود، مثل آتشفشان از جا در رفت و میان بازار و جمعیت، یقه جوان را گرفت و عصبانی، طوری که رگ گردنش بیرون زده بود، او را به دیوار کوفت و فریاد زد
موضوعات مرتبط: برچسبها: ادامه مطلب [ دو شنبه 15 آبان 1391برچسب:ادامه مطلب , ] [ 12:18 ] [ سید محسن ]
[
|
|
[ طراحی : وبلاگ اسکین ] [ Weblog Themes By : weblog skin ] |